خاطرات محمدرضا و تیم ۲۴ آبان ۱۴۰۳

چند روزی بود که فیدبک های منفی دوستمون رو که جدیدا بهمون اضافه شده بود میشنیدم ، البته که این اتفاق تازه ایی نیست ، توی این چند سال من و کاوانو تقریبا هر ۶ ماه بخاطر موقعتی که دارم ، همیشه شنونده مشکلات بعضی از هم تیمی ها باهم بودم و هستم ، ولی این سری خیلی سنگین بود و تکانه های قوی داشت ، جذاب تر از اون که بازم من مدل ایشون رو توی تیم دیده بودم و تایپ صحبتی ایشون رو دقیقا توی کاوانو داشتیم ، ولی چی شد که این سری تکانه هایی شدید تر داره از خودش نشون میده‌؟

دقیقا موضوع همینه 

چی میشه که یه اتفاق مشابه در زمان های متفاوت در تیم تکانه های متفاوتی دارند‌؟

نکته اینکه ، تیم ما در حال گذران دوران گذار هستش ، به این معنا که با پروژه اصلیمون الوکام داره تیم هم رشد میکنه و بزرگ میشه ، جذابیت ماجرا اینکه تیم همراه با الوکام هم از نظر اسکیل های رفتاری دارند رشد میکنند و دقیقا مثل جامعه ایی که رشد سیاسی کرده و حالا بلده مطالباتش رو از مسیر انتخابات یا موارد دیگه ببره جلو ، تیم و سازمان ما هم از دوران پیشا (شاد) دارن به دوران پسا شاد نزدیک میشن 

موضوعی که من خیلی همیشه بهش فکر میکنم اینکه اگر پروژها و تیم ها بزرگ بشن و افرادش باهاش رشد نکنند چی میشه !

اینطوری میشه که یه دوستی از راه میرسه شروع میکنه به اختلال ایجاد کردن 

همه دمه  دفتر مدیر عامل منتظر جلسه به خاطر موانع کار کردن در کنار ایشون هستند 

ولی تیمی که رشد میکنه و سافت اسکیل شون به حرفه ایی شدن نزدیک میشه ، نشانه هایی از اعتراض به   مدل مهیار شاهد هستیم .  

اینجا یعنی همکار محترم ، صدای اعتراض را به صورت غیر مستقیم گوش بده ، اگر درست گوش ندی از مدل رد صلاحیت برات استفاده میکنیم ، این صدای جامعه ماست !!

خوش به حال اونی که آی کیو و ای کیو بالایی داره و خودش رو سریع میشنوه و خودش رو ترمیم میکنه !!

پانوشت دوم :

اگر توازن آی کیو و ای کیو رو رعایت نکنیم 

در انتها ما دانایی هستیم که هیچ تیمی مارو نمیخاد 

اینکه تو خوب میدونی دلیل به بی احترامی نیست گل من

پانوشت سوم :

منظور از پروژه  شاد 

همان پروژه کشوری شاد هستش که زیر برنامه آموزش و پرورش برای آموزش مجازی هستش